وارد صحن مسجد النبی شدم برای اولین بار
صدای اذان صبح می آید از ماذنه
هم اتاقی ام خواب بود
بیدار نشد تا با هم برویم حرم برای نماز
ما دیشب رسیدیم به مدینه ساعت ۱۰
نمیدانم این چه حال غریبی است دارم من
شنیده بودم که باید برای اولین بار از باب جبرئیل وارد مسجد رسول خدا بشوم
ولی اینجا خیلی بزرگ تر از آن است که حدس میزدم
صحنی بسیار بزرگ با درب هائی زیاد و یک شکل
نکند به نماز نرسم
پیرمردی را دیدم عبا به دوش و نورانی
سلام کردم ٬جواب داد:علیکم السلام پسرم
گفتم حاج آقا ٬این باب جبرئیل کجاست؟
با دستانش سمتی نشانم داد و گفت:آنجاست پسرم
تشکر کردم و راه افتادم به آن سمت٬اما آنجا که در های زیادی است شاید بیش از ۱۰ در
دیر شده بود باید به نماز میرسیدم
صدای اذان هم دیگر نمی آمد
دویدم به سمت یک در که داخل بشوم
یک آن چشمم منظره ای زیبا و دلربا را دید
گنبد سبز و تاریک رسول الله
نا خود آگاه گفتم
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ... و خشکم زد
چه میگوئی پسر ؟ اینجا مدینه النبی است نه مشهد
خنده ام گرفت
با خنده گفتم : السلام علیک یا رسول الله ...آقا ببخش مرا دیرم شده هول کردم
از همان درب روبرو دویدم داخل که در صف نمازگزاران قرار بگیرم
خدایا اینجا کجاست؟فضای این حرم اصلا مثل حرم رضوی نیست
اقامه نماز را گفتند
صدای امام جماعت آمد...استووا...اعتدلوا...الله اکبر....الحمدلله رب العالمین... ولاالضالین..
جماعت اهل سنت:اآآآآآآآآآآآآآآآمین
امام جماعت:...الله نور السماوات و الارض مثل نوره کمشکات فیها مصباح ...
نماز تمام شد و من زیارت کردم رسول خدا را در نبودش در حالیکه بود...السلام علیک یا رحمه للعالمین
از همان درب آمدم بیرون که بروم بقیع
چند قدم بیشتر نرفته بودم که از خودم پرسیدم :محمد از کدامین درب وارد شدی؟
نگاه کردم به پشت سرم بالای درب
خشکم زد
نوشته بود: باب جبرئیل
کار خودش بود!
آن پیرمرد ؟ نه ...
کار او ...
همو که سلامش دادم و گفتم:
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ...
پس به همين دليل ازتون ممنون ميشيم که سوالات غيرمرتبط با اين مطلب را در انجمن هاي سايت مطرح کنيد . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .